سفارش تبلیغ
صبا ویژن

● رایحه ●

 یوم الهدم یعنی روز ویران کردن ...

وهابیت را بهتر بشناسیم ...

در هشتم شوال سال 1344 هجری قمری پس از اشغال مکه، وهابیان به سرکردگی عبدالعزیز بن سعود، روی به مدینه آوردند و پس از محاصره و جنگ با مدافعان شهر، سرانجام آن را اشغال نموده، مأمورین عثمانی را بیرون کردند و به تخریب قبور ائمه بقیع و دیگر قبور هم چنین قبر ابراهیم فرزند پیامبر اکرم - صلی الله علیه و آله و سلم - قبور زنان آن حضرت، قبر ام البنین مادر حضرت اباالفضل العباس - علیه السلام - و قبر عبدالله پدر پیامبر و اسماعیل فرزند امام صادق - علیه السلام - و بسیاری قبور دیگرپرداختند.

ضریح فولادی ائمه بقیع را که در اصفهان ساخته شده بود و روی قبور حضرات معصومین امام مجتبی، امام سجاد، امام باقر و امام صادق - علیهم السلام - قرار داشت را از جا در آورده، بردند. اما این اولین حمله آنان به مدینه نبود. آنان در سال 1221 هجری نیز یک بار دیگر به مدینه هجوم برده، پس از یک سال و نیم محاصره توانسته بودند آن شهر را تصرف کنند و پس از تصرف اقدام به غارت اشیای گرانبهای حرم پیامبر - صلی الله علیه و آله و سلم - و تخریب و غارت قبرستان بقیع نمودند. ادامه مطلب...

سایت شبهه: متأسفانه با ترویج فرهنگ غربی در دهه‌ی گذشته و دوران به اصطلاح «گفتگوی تمدن‌ها با تسامح و تساهل در قبال فرهنگ منحط غرب و مقابله‌ی همه‌ جانبه با فرهنگ اسلام در موضوعات و عرصه‌های متفاوت»، تلاش گسترده‌ای برای ترویج فرهنگ «والنتاین» در میان ملل مسلمان و به ویژه ایرانیان صورت پذیرفت. بدون آن که به ریشه، اهداف و تعارض آن با فرهنگ‌ ما اشاره‌ای شود!
والنتاین (Valentine)، داستانی ساختگی مربوط به سده‌ی سوم میلادی در روم باستان است که در سال 2002 توسط رسانه‌های غربی مطرح شد و به سرعت در میان همه‌ی ملت‌ها با فرهنگ‌های متفاوت ترویج شد و جالب آن که حتی در اذهان عمومی جهان غرب نیز این سؤال مطرح نشد که چرا تا کنون به (والنتاین Valentine) اشاره‌ای نشده بود؟ این داستان تخیلی و پوسیده‌ی تاریخی از کجا پیدا شد؟ و چه شد که فرهنگ استثماری به ناگاه آن را شناخت و به یاد بزرگداشت آن و اختصاص روزی به نام روز عشق افتاد؟!
خلاصه‌ی اصل داستان تخیلی بدین قرار است که گفته‌اند: در زمان فرمانروایی «کلودیوس دوم» در روم و در سده‌ی سوم میلادی، به نظامی‌گری توجه بسیاری می‌شد و فرمانروا به خاطر استثمار کامل سربازان، از ازدواج آنها ممانعت می‌نمود. اما کشیشی به نام (والنتاین Valentine) به صورت مخفیانه یا آشکار مبادرت به عقد سربازان با دختران مورد نظرشان می‌نمود.
فرمانروا پس از اطلاع از موضوع، وی را به زندان می‌فرستند، اما او در همان زندان عاشق دختر زندانبان می‌گردد! حال کشیش زندانی، دختر زندانبان را کجا دیده بود؟ چندبار دیده بود که عاشق هم شده بود؟ و به رغم سنت کشیشان به خودداری از ازدواج، چرا هوای ازدواج به سرش زده بود؟ و ... جزء سؤالات مطرح نشده و بی‌پاسخ است.
خلاصه این کشیش عاشق پیشه، به صورت مکرر برای معشوقه‌ی خود کارتی ارسال می‌نموده (حال از کجا این کارت‌ها را می‌آورده و چگونه ارسال می‌کرده نیز مطرح نیست) و روی آن کارت‌ها می‌نوشته: «From your Valentine – از طرف والنتاین تو»! و در نهایت نیز فرمانروا این کشیش عاشق پیشه را می‌کشد.
این داستان بی سر و ته عشقی، به ناگاه توسط آمریکایی‌ها از لا به لای ناکجا آباد کتب تاریخی یویانی پیدا می‌شود و روزی به نام روز عشق نامگذاری شده و فرهنگ منحط آن در دنیا منتشر می‌گردد(؟!)
علت اصلی نیاز فرهنگ و سیاست امپریالیسم غربی به چنین سوژه‌ای، خالی شدن از هر نوع محتوا و کشش انسانی، معنوی و عرفانی و خلاء ایمانی بود که ناخودآگاه و از روی فطرت منجر به ازدیاد گرایشات مذهبی در آمریکا و اروپا به ویژه در میان جوانان می‌گردید که در این میان ازدیاد گرایش به اسلام به عنوان زنگ خطری بود که در سنای آمریکا و اتحادیه اروپا بدان تأکید شد. لذا سعی کردند با بنا کردن چنین روزی به نام «روز عشق» و مسیحی جلوه دادن آن، هم خلاء را پر کنند و هم تبلیغاتی برای مسیحیت به انجام رسانند.
اگر چه این معانی، به ویژه در میان ملت شیعه‌ و ایرانی، که از یک سو قدمت پیدایش تمدنشان (مانند انگلیس، آمریکا و ...) به کشف مناطق بکر جغرافیایی توسط دزدان دریایی نمی‌رسد و از تاریخ غنی ملی چند هزار ساله برخوردار هستند و از سوی دیگر از سرچشمه‌ی فرهنگ غنی اسلام و تشیع که سرتاسر معنویت، عشق و محبت است برخوردار می‌باشند، رنگ و بوی پایداری نخواهد داشت.
اما، توجه به یک نکته بسیار ضروری است: همیشه تغییر گفتارها، تغییر رفتارها را به دنبال دارد و تغییر رفتارها نیز منجر به تغییر ساختارها می‌گردد و این همان هدفی است که غرب از ترویج فرهنگ خود در میان جوامع اسلامی تعقیب می‌کند.
بدیهی است مردمی که به جای عشق ورزیدن به خدای محبوبشان در هر لحظه و اقامه‌ی نماز و راز و نیاز عاشقانه با معشوق در هر روز حداقل 5 وعده، فقط یک روز در سال را روز عشق بدانند و معشوق را نیز دختر یا پسری که امسال با او دوست شده‌اند و شاید تا سال دیگر چند بار تغییرش دهند، بشناسند، دچار همان خلائی می‌شوند که مردمان غرب دچارش شده‌اند!
بدیهی است در فرهنگ غنی ما، چنین خلائی وجود ندارد و عمده‌ی مردم، به جای امیرالمؤمنین و ادبیات عاشقانه‌اش در دعای کمیل که با قلبی سرشار از عشق می‌گفت: «کجایی ای محبوب قلوب صادقین و این غایت آرزوی عارفین» و به جای عشاقی چون فاطمه‌ی زهراء علیهاالسلام، امام حسن و سیدالشهداء‌ و دیگر انسان‌های کامل، آن کشیش خلاف پیشه را اسوه‌ی عشق و عاشقی قرار نمی‌دهند. و سالروز تخیلی و استثماری (والنتاین Valentine) را ، در کنار سالروزهای عشق و عشق‌بازی حقیقی، چون شب‌های قدر، عرفه و ... قرار نمی‌دهند و عشق‌های مجازی با اداهای مصنوعی را جایگزین عشق‌های واقعی با محبت‌های صادقانه نمی‌گردانند و اجازه نمی‌دهند عشق و عاشقی نیز همانند غرب به سکس زودگذر و غم‌بار برای طرفین و در نهایت ناامیدی و سنگ مسلکی و حیوان صفتی مبدل ‌گردد و نمایش دروغین، کلک و حقه، جای ابراز عشق‌های صادقانه و تعهد‌آور را بگیرد.
خداوند متعال، آن عاشق و معشوق حقیقی، در خصوص نوع عشق و محبت بندگان خود می‌فرماید:
وَ مِنَ النَّاسِ مَنْ یَتَّخِذُ مِنْ دُونِ اللَّهِ أَنْداداً یُحِبُّونَهُمْ کَحُبِّ اللَّهِ وَ الَّذینَ آمَنُوا أَشَدُّ حُبًّا لِلَّه‏ (البقره – 165)
بعضى از مردم به جای خدا، همتایانى [برای او] اختیار مى‏کنند و آنان را مانند دوست داشتن خدا، دوست می‌دارند. ولى آنان که ایمان آورده‏اند شدت محبتشان به خداوند است [ما بقی محبت‌های آنان در راستای محبت الهی قرار دارد و اگر ببینند کشش یا جذبه‌ای سبب دوری آنها از محبوب می‌گردد، به آن دل نمی‌بندند]. (رجا نیوز)

استیلاجویی ابرقدرت‌های دنیا امروزه بر فضا، صرفاً به فیلم‌های علمی ـ تخیلی خلاصه نمی‌شود، بلکه واقعیتی است که هم اکنون در قالب طرح‌های مختلف در حال تحقق یافتن است. «هارپ» که نمونه‌ای از یکی از طرح‌های پنهانی وزارت دفاع آمریکا است، نمادی بارز از عینی شدن اندیشه‌هایی است که هنوز هم برای عموم مردم به مثابه افسانه‌هایی خیالی می‌ماند.
 بحث‌هایی که اخیراً با همکاری سازمان ملل متحد درباره «گرم شدن دمای زمین» صورت پذیرفته، اگرچه از اهمیت خاصی برخوردار است، اما تنها ترسیم‌کننده تصویری جزئی و مبهم از تغییرات جوی می‌باشد. جدای از تأثیرات و پیامدهای انتشارگازهای گلخانه‌ای و تأثیر بر لایه ازن، هم اینک وضعیت جوی کره زمین، در حال تبدیل شدن به دستمایه‌ای برای شکل‌گیرای گذشته، دستکاری و کنی نسل جدیدی از سلاح‌های پیشرفته و غیرمتعارف است. در دهه‌هترل بر اوضاع جوی زمین، در دستورکار دولت‌های آمریکا و روسیه قرار گرفته است که شاهد موفقیت‌هایی هم در این زمینه بوده‌ایم.
در ایالات متحده، این هدف در سایه برنامه‌ای تحقیقاتی موسوم به هارپ (HAARP) که بخشی از پروژه نظامی جنگ ستارگان این کشور محسوب می‌شود، در حال تکمیل شدن است. شواهد جدید علمی حکایت از آن دارد که این برنامه‌ها، هم‌اکنون به طور کامل به مرحله بهره‌برداری رسیده و به نحوی بالقوه، توانایی ایجاد سیل، خشکسالی، توفان و زلزله را دارد. از منظر نظامی، هارپ را می‌توان سلاحی کشتار جمعی دانست که می‌تواند به مثابه ابزاری برای بی‌ثبات نمودن نظام‌های کشاورزی و الگوهای اکولوژیکی مناطق مختلف کره زمین محسوب شود.
اگرچه هیچ شاهدی مبنی بر استفاده از این تکنولوژی ویرانگر توسط دولت آمریکا وجود ندارد، اما مسلماً سازمان ملل متحد بایستی به موازات پرداختن به تأثیرات جوی گازهای گلخانه‌ای، به موضوع و پیامدهای این سلاح مرگبار زیست محیطی نیز توجه نماید.
جنگ جوی
دکتر «روسالی برتل» دانشمند برجسته جهانی، در این باره، قاطعانه می‌گوید:
«دانشمندان نظامی دولت ایالات متحده با پرداختن به الگوها و نظام‌های جوی، در پی دستیابی به سلاحی بالقوه‌اند. از جمله شیوه‌های این برنامه، می‌توان به تقویت جریان توفان‌ها، تغییر مسیر جریان‌های جوی با هدف خلق سیل‌هایی هدف‌دار و یا دامن زدن به خشکسالی در مناطق مورد نظرشان اشاره نمود.»
در دهه 1970، «برژنسکی» مشاور اسبق امنیت ملی آمریکا در کتاب خود با عنوان «بین دو عصر» در این باره این گونه پیش‌بینی نمود: «تکنولوژی در آینده در اختیار رهبران دولت‌های بزرگ قرار می‌گیرد و توسل به شیوه‌هایی از جنگ‌های پنهانی که نیازمند حداقل نیروی انسانی است، جایگاهی خاص پیدا خواهد کرد که از جمله این گونه شیوه‌ها، می‌توان به دستکاری‌ها و تغییرات تعمدی جوی اشاره نمود که می‌تواند به خلق مثلاً  دوره‌هایی بلندمدت از خشکسالی و یا ایجاد توفان دامن زند.»
هارپ چیست؟
این پروژه مشترک نیروی هوایی، دریایی و سازمان‌ ناسای آمریکا است و در حقیقت، بخشی از نسل جدید سلاح‌های پیشرفته این کشور محسوب می‌شود. این پروژه، متشکل از سیستمی از آنتن‌های بسیار قدرتمندی است که توانای خلق «تغییرات محلی کنترل شده در سطح یون کره» را دارند. دکتر «نیکلاس بگیج» دانشمند برجسته آمریکایی که از مخالفین جدی و از جمله افرادی است که در پی دامن زدن به مخالفت‌های عمومی علیه این برنامه است، هارپ را این گونه توصیف می‌کند:
«هارپ، تکنولوژیی است که بر پایه انتشار امواج رادیویی فوق‌العاده قدرتمند بنا نهاده شده است؛ امواجی که انعکاس یافتن‌شان به سطح یون کره یا همان سطح فوقانی جو، سبب گرم شدن و بالا رفتن سطح آن می‌شود. در چنین شرایطی است که امواج الکترو مغناطیسی ارسال شده، به زمین بازگشت نموده و در هر موجود جان‌دار و بی‌جانی نفوذ می‌کند.»
دکتر «روسالی برتل»، هارپ را به مثابه بخاری غول‌آسا برمی‌شمارد که می‌تواند به اختلالاتی عظیم در سطح یون کره دامن زده و نه تنها حفره‌هایی عظیم را در آن خلق کند، بلکه شکاف‌هایی طویل نیز در این سطح محافظ زمین که مانع اصلی برای هجوم اشعه‌های مرگبار جوی است، ایجاد می‌نماید.
ادامه مطلب...

نظر

خواستم یک بغل گل تقدیمت کنم  اما … کم بود ! یک جهان ثروت اما… هیچ نبود!
با دلم گفتم که برای معشوق از خود عاشق باید مایه گذاشت : ناله های عاشقانه و نداهای جگرسوزم را برایت هدیه می کنم، پس بیا و شنوا باش ، بیا و گوش دل بده به ناله های بی نوایی ام.
از همه چیز و همه کس بریده، تمام قامت در برابرت زانو زده ام. باورنداری ام؟!
این منم، بنگر : بیچاره و بی نوا، از جفا در حق تو –معشوقم- سر شرم به زیر دارم. باور نداری ام؟!
اول و آخر کارم، س.د و زیان زندگی ام به نگاهت، به نیم نگاهت بسته است. باور نداری ام؟!
حق داری که از من روز گردان شوی اما باور کن که این از تاب و توان من در تحمل خارج است. حتی لحظاتی که دچار قهرت می شوم نگاه کن که باز بسوی خودت دوانم! هنوز باور نداری ام؟!
ناز کم کن محبوبم!
از تو جز دست مهربان و رحمت بیکران سراغ ندارم پس دتت را باز نکش که به نابودیم می کشانی.
روز وصل همیشه زمانی فرا می رسد که انتظارش را نداری شوکه می شوی! راستی اگر فردا را موعد رویاروییمان تعیین کرده باشی … اگر … با دست خالیم چه کنم؟
چاره ای نیست باز هم ناله هایم و حتی اعترافاتم در جفایم در حقت را روانه درگهت می کنم شاید که چون همیشه دلت را به رحم آورند؛ ای غفور!
نه؟! نه باور نمی کنم؛ اصلا باور نمی کنم که تویی که یک عمر همه جوره هوایم را داشته ای؛ از فردا جز این رفتار کنی؛ نه تو کمال عشقی، کمال رحمت… .
آخر اگر همه عالم و آدم فراموش کرده باشند؛ من که فراموش نکرده ام  که اینجا و آنجا و هر جا خوبی هایی را که نداشته ام منسوبم کرده ای!
وباز هم اگر عالمیان در یاد نداشته باشند من که خوب به خاطر دارم …. چه بارها که از مهرت مایه گذاردی تا اشتباهاتم را بپوشانی ای ستار!
آری با عرفت این گونه بوده است ! آری …
می کاوم و می جویم ! در لغتنامه ذهنم، دلم، قلبم و عقلم ! هیچ وازه ای آری هیچ واژه ای نمی یابم تا تقدیمتکنم  جز اینکه :
«لک الحمد ابدا ابدا دایما سرمدا…» قربون کرمت، مخلصتم تا همیشه …همیشه …همیشه…
اما ای با معرفت، اگر روی مچ غفلت هایم را بگیری چه؟ مطمین باش دو مچ مهربانی و رحمتت را خواهم گرفت!
شاید ، نکند که می خواهی مرا هم وارد خیل آنانی کنی که روزگاری ستدچار قهرت شده اند؟ یقین بدار که از اعماق جان فریاد بر خواهم آورد تا همگان بدانند از اعماق قلبم دوستت دارم . داد خوام زد که به خودت قسم مثل هیچ کس نیستی و هسچ مانندی هم نداری….
بیا و بار دگر معشوقگی را به حد برسان ؛ اما نه تواز من عاشق تری ! بیا و این دل را خانه ات کن، مصفا کن …
بیا و این بار مرا از همه کس و از همه چیز بگیر و همه چیز و همه کس را از من بگیر تا فقط مال تو شوم!
« هب لی کمال انقطاع الیک … هب لی… »
آرزو می کنم تا همیشه و تا به ابد، از زمره کسانی باشم که حلاوت همکلامیت شده نور دلشان؛ و خودت با دست لطفت پرده ها را بالازده ای و بی هیچ حجابی در آغوش کرمت کشاندی اشان. آنانی که وقتی صدایت می زنند می شنوند که : «لبیک»؛ آنانی که روحشان ب درگهت  گره خورد و در نهان وآشکار در ضمیرشان می گویی اسرار..
امیدمنا امید مباد که امید نا امیدانی!

———————————————-
دلنوشته بالا دلگویه های عاشقی معصوم بود با عاشقش!
برداشتی محاوره وار از مناجات شعبانیه امام علی امیر المومنین (ع)…..
اگز اشکتان غلتید ما را هم دعا کنید………….


نظر

خدایا ما را به باران زنده وسیراب گردان وبا آن باران درشت وفراوان که از ابر های بارنده فرو می ریزند ودر همه  جای زمین گیاهان و پر طراوت میرویاند رحمت خود را بر ما بگستران.
خدایا ما را از بارانی سیراب کن که فریاد رسنده ما,رویاننده گیاه,فرا گیرنده وبسیار بارنده باشد.تا گیاهان نو رسته را خرمی وبالندگی بخشی وگیاهان خفته را به پا داری.خدایا,بارانی برای ما بفرست که با آن اب از تپه ها روان کنی,وچاه ها را پر آب سازی و رود ها را به خروش آوری ودرختان را برویانی و در همه شهر ها ارزانی پدید آوری,وچهار پایان ومردمان را توش وتوان بخشی وروزی های پاکیزه را برای ما کامل گردانی,و کشت ما را برویانی,وپستان ها را پر شیر سازی,و بر نیروی ما بیفزایی.خدایا,مبادا سایه آن ابر بر ما بادگرم وزد,و سردیش برای ما نا خجسته شود وبه جای باران بر سر ما سنگ بباردو آب آن در کام ما تلخ وناگوار آید.
خدایا بر محمد وخاندانش درود فرست وما را از برکات آسمان وزمین برخوردار نما,که تو بر هر کار توانایی