کاش در خلوتم تو فقط بودی و من
آگه از این دل پرتب تو فقط بودی من
کاش حتی دو ملک را ز برم می بردی در حرم خانه ام امشب تو فقط بودی و من
من هم از سینه دل هرزه برون می کردم این دل صد دله یارب تو فقط بودی و من
کاش هنگام دعا لب زمیان برمی خواست ،بی میانجی گری لب تو فقط بودی ومن
واژه درمطلب دل واسطه خوبی نیست،کاش بی واسطه ومطلب تو فقط بودی و من
واژه نامحرم و دل هرزه ولب بیگانست،کاش بی واسطه هر شب تو فقط بودی ومن
روز ها کاش نبودند هم دم شب بود ،شب بی اختر وکوکب تو فقط بودی و من
فاش گویم غم دل خدایا ،من بدم از تو لبالب تو فقط بودی ومن