● رایحه ●

نظر

افزایش محبوبیت نام محمد در بریتانیا


بر اساس نظر سنجی دفتر آمار ملی بریتانیا نام محمد با هجی های مختلف در صدر فهرست نام های منتخب والدین در انگلستان و ولز قرار دارد و این امر نشانه تعمیق حس وفاداری مسلمانان بریتانیا به دین اسلام است.

به گزارش خبرگزاری مهر به نقل از اسلام آنلاین، تجزیه و تحلیل های دفتر آمار ملی بریتانیا نشان می دهد که نام محمد درمیان تمام نام های دیگر محبوب تر بوده و این امر سیر صعودی را طی می کند.

هجی های مختلف نام محمد در سال 2006 به 4255 نام می رسد و این تعداد از اسامی جورج و جوزف پیشی گرفته است، درحالی که در سال 2000 نام محمد برای 3732 کودک پسر انتخاب شد.

افزایش انتخاب نام محمد برای کودکان به افزایش مهاجرت پاکستانی ها و بنگلادشی ها ارتباط دارد. بریتانیا همچنین با افزایش مهاجرت مسلمانان از کشورهای اسلامی یا کشورهایی که دارای جمعیت قابل توجهی مسلمان بوده رو به رو شده است.

افزایش محبوبیت نام محمد همچنین نشان دهنده تعمیق حس وفاداری مسلمانان بریتانیا به دین خود است.

اولین جامعه مسلمان آسیایی که به طور ثابت در انگلستان اقامت کردند کشمیری ها بودند که در اواخر دهه 1930 به بیرمنگام و برادفورد وارد شدند. از اواخر دهه 1950 به بعد، مهاجرات از میرپور افزایش یافت و همراه مهاجرت از دیگر بخش های پاکستان به ویژه شمال استان پنجاب و منطقه آتاک در شمال غربی استان فرونتیر بود.

پاکستانی تبارها بیشتر شهرهایی چون وست میدلند، وست یورک شایر، لانکاشایر، منچستر و شهرهای صنعتی جنوب شرقی انگلستان چون لاتون، اسلاو و آکسفورد را برای اقامت انتخاب کردند. جمعیت جامعه مسلمانان بریتانیا هم اکنون 8/1 میلیون نفر تخمین زده شده است.  بر گرفته از سایت تبیان


نظر
خدای عزیز برای سکونت در آسمانها و آباد ساختن ملکوت اعلی مخلوق دیگری بنام فرشتگان بوجود اورد و آنان را در مکانهای خالی و راههای وسیع آسمانها مملو کرد و شکافها را بوسیله آنان پر ساخت . در میان فاصله های آسمانی ..در پرده های متعدد و باغهای باصفا صدای عبادت فرشتگان بلند است ..پشت سر این زمزمه ها عبادت که گوش ها را می نوازد نورهای درخشانی وجود دارد که چشمها را از دیدن ملکوت اعلی جلوگیری میکند و حیران می سازد .
خدا فرشتگان را بصورتهای گوناگون و اندازه های مختلف خلق کرده است
فرشتگان دارای بالها هستند و در عظمت و عزت خدا شناورند . این فرشتگان امتیازی برای خود قائل نیستند و خود را ممتاز نمی دانند بلکه بندگانی شایسته هستند که از خدا سبقت نمی گیرند و به دستور خدا انجام وظیفه میکنند ......
خدا آنان را امانت وحی خود قرار داد تا اوامر و نواهی خدا را به پیامبرانش ابلاغ دارند ..خدا آنان را از تردید شبهه بازداشت و در نتیجه هیچکدام از راه رضای خدا منحرف نمی گردند ..خدا فرشتگان را در انجام وظیفه یاری داده ...قلبهای آنان را از تواضع وقار و احترام به دیگران اشغال کرده است خدا درهای تعظیم و احترام خود را بروی آنان گشود ..نورافکن آشکاری را جهت علامتهای یکتایی خود برای آنان نصب نموده ..سنگینی گناه دیگران آنان را تحت فشار سنگینی قرار نمی دهد و گذشت شب و روز رنجی برای آنان ندارد شهوتهای تردید تصمیم آنان را نمی تواند مورد حمله قرار دهد ..گمانهای گوناگون نمی تواند گره های یقین آنان را باز کند ..کینه نمی تواند در دل آنان ریشه دواند..حیرانی نمی تواند معرفت خدا را که در دل آنان رخنه کرده است نابود سازد ...عظمت خدا و هیبت جلال او که در زوایای روح آنان جای گرفته هیچگاه توقف نمی کند ..وسوسه هایگوناگون قدرت ندارد کثافت خود را روی افکار آنان ببارد .
فرشتگان غرق در عبادت خدا هستند و حقیقت های ایمان میان آنان و شناخت خداپیوند زده است یقین به خدا آنان را به عشق به خدا کشانیده است و میل آنان بغیر آنچه مربوط به خدا نیست کشیده نمی شود ..شیرینی شناخت خدا را چشیده اند
از جام محبت او سیر آب شده اند در سویدای قلبشان ترس از خدا ریشه دوانیده است به همین جهت به اثر طولانی بودن عبادات آنان کمرشان خمیده است ......
طولانی شدن علاقه به خدا سرمایه ای توجه آنان را به خدا کم نکرده است .
آنگاه که خلق خدا دنبال خواسته های خود رفته اند فرشتگان با کمال میل بخدا توجه دارند عبادت فرشتگان نسبت به خدا پایان پذیر نیست ..عشق آنان به عبادت
و خود باختگیشان نسبت به خدا فقط از امید و ترسی سرچشمه می گیرد تا در کوشش آنان ضعفی حاصل آید ..طمع آنان را اسیر نمی گرداند تا در راه عبادت و کوشش در راه خدا سست گردند و منافع خود را مقدم بدارند .
خدمات و ثواب های گذشته خود را بزرگ نمی دانند و برخورد بد میانشان نیست تا آنان را متفرق سازد ..کینه حسد بر آنان غلبه نمی کند تردید آنان را در عقیده متزلزل و متفرق نمی گرداند نظرهای گوناگون آنان را به جدائی نمی اندازد .
بنابر این فرشتگان اسیر ایمان هستند و تردید و عدول موجب دست برداشتن آنها از ارتباط با خدا نخواهد بود و ضعف و سستی به آنها رخنه نخواهد کرد ...
در میان طبقه های گوناگون آسمان گوشه ای نیست که فرشته ای در سجده و یا جنب و جوش خدمت وجود نداشته باشد ...هر چه بیشتر خدا را اطاعت کنند علم آنان افزایش می یابد و عظمت عزت خدا را در قلبهای آنان فزونتر گردد.

نظر

بازاین چه شورش است که در خلق آدم است
بازاین چه نوحه وچه عزا وچه ماتم است
باز این چه رستخیز عظیم است کز زمین
بی نفخ صور خاسته تا عرش اعظم است
این صبح تیره باز دمید از کجا کزو
کارجهان وخلق جهان جمله در هم است
گویا طلوع میکند از مغرب آفتاب
کاشوب در تمامی ذرات عالم است
گر خوانمش قیامت دنیا بعید نیست
این رستخیز عام که نامش محرم است
 


نظر

ای ساربان آهسته ران                   آرام جان گم کرده ام
آخر شده ماه حسین                     من میزبان گم کرده
ام
در میکده بودم ولی                        بیرون شدم از
قافلی
ای وای ازاین بی حاصلی                عمر جوان گم کرده
ام
آیان رسد شام سیه                       آید حبیب من ز
ره
اما خدا حالم ببین                          من یار را گم کرده
ام
 وای از این غوغای دل                      از دلبرم هستم خجل
وقت سفر ماندم به گل                    من کاروان گم کرده
ام
نعمت فراوان دادیم                          منت به سر
بنهادیم
اما ببین نامردیم                            صاحب زمان گم کرده
ام
من عبد کوی عشقم                      من شاه را گم کرده
ام
    آقا تو را گم کرده ام
دل بشکنین نامه چنین                   با خون دل ای
مهجبین
اما ببین بخت مرا                           نامه رسان گم کرده
ام
شرمنده ام اما بگم                         آقا تو را گم کرده
ام


نظر
الهی! بزرگ تر از آنی که بخواهی مشکلات را در برابرم بزرگ جلوه دهی
الهی! بخشنده تر از آنی که بخواهی وقتی با چشم گریان نگاهت می کنم به خطایم بنگری.
الهی! گویاتر از آنی که بخواهی فقط در قالب کلمات سخن بگویی.
الهی! صبورتر از آنی که بخواهی در فرجام اعمالم تعجیل کنی.
الهی! نزدیک تر از آنی که بخواهی برای یافتنت مرا سرگردان غربت کنی.
الهی! مهربان تر از آنی که بخواهی وقتی با جامه ای آلوده به سویت می دوم مرا در آغوش نگیری.
الهی! زیباتر از آنی که بخواهی با نمایاندن زشتی‌هایم برتری خود را ثابت کنی.
الهی! بی نیازتر از آنی که بخواهی رحمتت را از من دریغ کنی.
الهی! ساده‌تر از آنی که بخواهی در ساده‌ترین
جزء هستی یافت نشوی
پس الهی تو را به بزرگی‌ات، بخشندگی‌ات، گویایی‌ات، صبوری‌ات،
نزدیکی‌ات، مهربانی‌ات، زیبایی‌ات، بی‌نیازی‌ات، سادگی‌ات،
اجابت کن نیازهایم را که شنواتر از آنی که بخواهم‌ آن را بر زبان آورم