سفارش تبلیغ
صبا ویژن

● رایحه ●

نظر
عشق و عاشقی بدون درد و غم نمی شود
پیش از این گفته ام هزار بار,نمیشود
هر چه حرف میزنی بزن که پیش چشم من
هیچ چیزی از قداست تو کم نمی شود
افتاب مهربان روزهای کودکی !
شب بدون روی تو سپیده دم نمی شود
چشم تو امید روز های بعد از این من
چشم هیچ کس بجز توجام جم نمی شود
شعر حق مطلب تو را ادا نمی کند
نون ناز تو بدون والقلم نمی شود
از شبی که رفته ای به هیچ جای این جهان
مثل من به هیچ بنده ای ستم نمی شود
چون امام زاده ای غریبه ام که غیر تو
هیچ کفتری مقیم این حرم نمی شود
خواستم که لحظه ای بخوابم امشب از تو دور
هر چه پلک روی پلک مینهم نمی شود
کم بگو به یاد چشم های یشمی ام نباش
سعی کرده ام به جان تو قسم نمی شود
من تمام عمر گشته ام ولی به هیچ وجه
هیچ کس شبیه عشق اولم نمیشود
هر چقدر فکر میکنم به هم نمی رسیم
هر چقدر استخاره می کنم نمیشود
صبرمیکنم ودلخوشم به این که گفته اند
پشت مرد زیر بار غصه خم نمیشود
من قبول میکنم شبیه عشق و عاشقی
شعر وشاعری بدون دردو غم نمی شود
(( اصغرعظیمی مهر ))
خسته ام توان ایستادنم نیست زانو هایم بریده اند.(ضرب المثل  : پازن تیر خردیم زونی نیارم )گمشده ام در این دنیای خیالی.توان ماندن ندارم .دوست دارم بروم. نمیدانم کجا.اما باز احساس دلتنگی تنهایم نمیگذارد.لحظه هایم با گناه آمیخته است.توان دل کندن را ندارم شیطان به من می خندد.خود را دوست من میداند من از او بیزارم رهایم نمیکند باید چاره ای بیندیشم.صدای باد حس عجیبی دارد اگر به دل باشد دعایم می گیرد.رنگهارو به اتمام است نقاش امیدوار است فردا تمام شود اما باز من گمان نمیبرم سکوت باد فراگیر است تلاشم به رفتن است اما باز احساس خستگی ، چهار فصل ابریست امیدوارم باران ببارد .یا حق
خواستم بیایم و کنارت باشم.اما فقط خواستن من کافی نیست.تو هم باید همین حس را داشته باشی .
تلاش می کنم که دلت را بدست آورم که تو هم بخواهی.شنیده ام طلبی که از سوی دل آدمی برمی آید حتما وصول میشود.وگویا هنوز به سوی دلم راه مانده !این سویدا کجاست که اینقد راهش طولانیست خرجش یک بلیط هواپیما یا قطار یا اتوبوس....این روز ها عصر تکنولوژی است پس نگو که سویدا دور است که چون من اشتیاق دارم اگرم نظر کنی کوتاه می شود.و من این روز ها چنان اشتیاقی دارم که اگر قرار است با شتر و اسب هم سفر کنم باز هم می آمدم.دلم برای آن کاشی کاری ها و آیینه کاری ها تنگ شده برای بوسه زدن بر درهایی که مقدس نیستنداما به عطر حضور تومتبرک اند،لک زده است.دلم لک زده تا باز منبر صاحب الزمان راببینم و آرزو کنم زودتر بیاید. دلم برای سقا خانه هایت تنگ شده است اگر چه شنیده ام آب همان آب است ولی این آب کجا آن آب کجا.دیدم به نیت شفا میخورند هنوز یه نیت شفا نخورده ام این بار طلب کن بیایم حتما شفا می گیرم از این همه تشنگی که درمانی جزعشق ندارند.این بار طلب کن تا بیایم.من هنوز برای آمدن جا دارم.خیلی ها برای تبرک به ضریحت دست کشیده اند اما من هر با که آمدم فقط نگاه کردم و نتوانستم ونخواستم دست بر ضریحی بکشم که جای دستان آرزومند بیشماری بوده.این بار بخواه تا بیایم و دستم را متبرک کنم. دلم برای دیدن گنبد طلائی رنگی که مامن آزاد ترین کبوتران دنیاست تنگ شده...همیشه برای آمدن به پاهای خودم اعتماد داشتم و البته طلب تو اما این بار فقط به طلب تو....یا علی بن موسی الرضا
با تشکراز دبیر تحریریه نشریه همایش اندیشه های آسمانی خانم ملیحه فضائلی راد
تیر ماه 89
مشهد مقدس

وجه خدا اگر شودت منظر نظر
زین پس شکی نماند که صاحب نظر شوی
بنیاد هستی تو زیرو زبر شود
در دل مدار هیچ که زیرو زبر شوی
--------------------------------------------------------------------
خدایا تورا شکر میکنم که بهترین زندگی را به من داده ای
the best life has to give is mine,thank you
--------------------------------------------------------------------
با هر گامی که بر می داری از صمیم قلب بگو خدایا شکرت
وآن را احساس کن
say and feel thank you through your heart
with evry step you take
--------------------------------------------------------------------